میخندی که دچارم کنی؟!

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

امکانات وب

مسیر...

ادامه مسیر...

در تاریکی،گاهی خود گم میشود،و گاهی هم پنهان

و در روشنایی،مثله موهای سفیدی که گاهی رنگشان میکند تا پنهان بمانند

 حقیقت مثل رازیست که خدا هم مبهم گفته،الف لام میم

وعده راز،مثل قیامت است که حتما باید بمیرد تا که...

 

میخندی که دچارم کنی؟!...
ما را در سایت میخندی که دچارم کنی؟! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ifils00fe بازدید : 187 تاريخ : سه شنبه 23 بهمن 1397 ساعت: 8:48

روزنه ای نیست

سالهاست که میگذرد

هراسان که وارد اتاق شد و در را به روی خود بست!

سالها بود که می‌اندیشد...

حال به دنبال پنجره دست به دیوار میکشد

روزنه ای نیست.

میخندی که دچارم کنی؟!...
ما را در سایت میخندی که دچارم کنی؟! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ifils00fe بازدید : 197 تاريخ : سه شنبه 23 بهمن 1397 ساعت: 8:48

جمع بندی و خدا حافظی...چرایی!

برای چیست؟ آدم خطا کرد،حوا خطا کرد ذهن آشفته من،ما هم خطا کردیم! یک جمع بندی کلی از زندگی... و کلام آخره میماند خاطره. پی نوشت:خوش گذشت.بلاگفا برای همیشه خدا حافظ. بعد نوشت: در اتاق آبی محبوس و میان گ میخندی که دچارم کنی؟!...
ما را در سایت میخندی که دچارم کنی؟! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ifils00fe بازدید : 194 تاريخ : سه شنبه 23 بهمن 1397 ساعت: 8:48

داستان زندگی-مقدمه

 مقدمه داستان زندگی کودک بود،جهان او گنگ بود،نمی‌دانست،شدیدا تنهایی را میدید،حالش گاهی کمی بهتر می‌شد،اتفاقات بد برایش پشت سر هم می‌افتاد. چشمانی نبود که او را بیشتر ببیند،(او)ادامه میداد،بهار را به پ میخندی که دچارم کنی؟!...
ما را در سایت میخندی که دچارم کنی؟! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ifils00fe بازدید : 187 تاريخ : سه شنبه 23 بهمن 1397 ساعت: 8:48

تو رفتی و دیدارمان روز قیامت

تو رفتی و قلبها را آزردی بودنت را همه به یاد دارند،حتی آنها! برادران یوسُف همه چیز را خوب میدانند  قلبها چند روزیست هنوز می‌رنجد...نمی‌خواهد آرام بگیرد دیگر تو مرد آن خانه ای،خیلی زود کودکی ات را فرام میخندی که دچارم کنی؟!...
ما را در سایت میخندی که دچارم کنی؟! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ifils00fe بازدید : 187 تاريخ : سه شنبه 23 بهمن 1397 ساعت: 8:48

او

او که نامش را هر چه دوست داری،بناماو از همه روزهای زندگی خود غمگین است،او داستان زندگی خود را نخواند، اما نوشت!او آرزوهای زیادی در دلش داشت،اما نشد.کلمات رمز دار و نا مفهوم!دلش خدا را صدا میزند و می پ میخندی که دچارم کنی؟!...
ما را در سایت میخندی که دچارم کنی؟! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ifils00fe بازدید : 210 تاريخ : سه شنبه 23 بهمن 1397 ساعت: 8:48

آرشیو مطالب

پيوندهای روزانه

لینک دوستان

خبرنامه